هدیه ی خدا

به نام خدای بزرگ

1392/12/5 17:42
نویسنده : maryam
48 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر گل امروز تو خیلی از وبلاگا رفتم و خوندم که خیلی از مامانا واسه یادگاری و خاطرات شیرین خودشون وبلاگ زدن منم تصمیم گرفتم که یه وبلاگ درست کنم و از خاطرات خوبمون بگم

خاطرهای شیرین من و تو دختر گلم و بابا فرزام قلب

هنوز منو بابا فرزام منتظر هستیم تا پا بزاری تو این دنیا و بیایی تو بغلمون خیلی منتظریم و ذوق داریم که اون روز هم برسه الان تو تو شکمه مامانی هستی ایشالله به سلامتی تو اردیبهشت بدنیا میایی.7/2/93

الان تو شکمه مامانی 30 هفتت شده ابله

با تکون خوردنای شدیدت با لگد زدنات تو هم میخوایی بهمون بگی که بین ما هستی ماچ

امروز هم مادرجون (مامان بابا فرزام) با عمه شقایق اومدن بهت سر زدن اومدن حالتو پرسیدن و خوشحالت کردن

دیروز هم ما پیش مادرجون بابابزرگ (مامانی)بودیم و اونجا هم هی لگد میزدی و من خندم میگرفتو مادر جون منو نگاه میکردنیشخند اخه خیلی قیافم تابلو میشد خخخخخخخ

همه منتظر اینن که تو هم بیایی تو جمع ما

چند تا اسم تا حالا واست انتخاب کردیم اما بعضیا ضد حال میزنن چشم

بابایی خیلی اسم گندم و عسل رو دوست داره منم خیلی اسم آریانا ابله

فعلا رو اسم الینا تفاهم پیدا کردیم که معنیش میشه (هدیه ای خدا) قلب

ولی یهو دیدی که باز اسمت عوض شد پس رو این اسما زیاد حساب باز نکن بابایی بیشتر اسم ایرانی دوست داره

جوجوی مامای ایشالله که سالم بدنیا بیایی مث من شیطون مثل بابایی ناز باشی خخخخخنده

به بابا این وبلاگو نشونش نمیدم اخه میاد میخونه ذوق میکنه نیشخند پس منم گاهی بصورت نامحسوس میام و یه چیزایی مینویسم تا جایی که قلم یاری کنه خنثی اوووه زیادی رفتم تو حس فکر کردم نویسنده ام چشمک

هرچی گشتم شکلک سوت پیدا نکردم مجبور شدم چشمکو وردارم .زبان

 

 

 

ا

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به هدیه ی خدا می باشد